خوشبخت..
زن همسایه هر روز خوشبختی اش را
با صدای النگوهایش نشانم می دهد،
دوستم با دنباله ابروهایش
که هی کوتاه و بلند می شود،
و رنگ لبهایش
که با هر بوسه کمرنگ تر؛
خواهرم
با زیبایی غمگینش،
که پشت هفت پرده پنهان مانده است!
.
.
حالا چقدر می توانم
لای خوشبختی های مختلف دنبال خودم بگردم!!!
الف:................ ب:.................
جیم:............... دال:...............
الف:................ ب:.................
جیم:............... دال:...............
بگردم
و به هیچ کس نگویم چگونه می شود این همه سال
به فنجانی چای،
خرسند بود...
+ نوشته شده در سه شنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 15:41 توسط راز
|
چه زود "سهم "روزهای خوب" یادش بخیر "می شود...